فریاد خاموش طبیعت کوهرنگ و زایندهرود: بیکفایتی مدیریتی و فراموشی الگوهای تاریخی
فریاد خاموش طبیعت کوهرنگ و زایندهرود: بیکفایتی مدیریتی و فراموشی الگوهای تاریخی
در سفر اخیرم به کوهرنگ، با همراهی آقای مهندس کریمیان و آقای شفیعی، به روستای دلانگیز اسدآباد پرگ رسیدیم. این روستا، که به دلیل محل خروجی تونل سوم کوهرنگ شناخته میشود، اکنون شاهد تغییرات عمدهای است که نه تنها طبیعت، بلکه فرهنگ و تاریخ این منطقه را بهطور عمیق تحت تأثیر قرار داده است.
خسارتهای زیستمحیطی: تونل سوم کوهرنگ با وعده بهبود وضعیت منابع آبی حوضه زایندهرود ساخته شد، اما بهجای آن، شاهد نابودی گسترده اراضی کشاورزی با ارزش و خشک شدن چشمهها و رودخانههای فصلی بودیم. این منابع آبی، که زمانی قلب تپنده زندگی روستا و تقویتکننده زایندهرود بودند، امروز به خاطرهای تلخ تبدیل شدهاند.
ضربه به جامعه محلی: طایفه امیریها، از ساکنان اصلی این روستا، شاهد از دست رفتن ۴۳ هکتار اراضی کشاورزی مرغوب و نهرهای حیاتی خود هستند. تلاشهای انجامشده برای جبران خسارات، از جمله واگذاری زمینهای جدید و ساخت خانههای جدید، هرچند قابلیت موقعیت قبلی را ندارد. قابل توجه هستند، اما نمیتواند زخم عمیق وارد شده به تاریخ و فرهنگ این منطقه را درمان کند. ضروری است که مسئولان متعهد استانی و کشوری بهطور جدی به مشکلات این منطقه رسیدگی کرده و خسارات واردشده را جبران کنند.
توصیه خیرخواهانه به سیاستگذاران: وضعیت کنونی طبیعت و مردم اسدآباد پرگ، فریادی خاموش از عمق بحرانهاست و هشداری جدی به تمامی سیاستگذاران و برنامهریزان کشور است. اجرای پروژههای بزرگ بدون شناخت کامل از تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی آنها میتواند به بحرانهای بزرگتری منجر شود.
ضرورت بازنگری: فراموشی و نادیدهگرفتن الگوهای تاریخی آبیاری، مانند مادیها و قناتها، که قرنها به پایداری سیستم آبیاری منطقه کمک کردهاند، بحرانی بیسابقه در مدیریت منابع آبی ایجاد کرده است. توسعه بیرویه شهری و روستایی در دل اراضی کشاورزی فشار زیادی به منابع آبی وارد کرده و بزرگترین آبخوانهای زایندهرود را نابود کرده است.
راهحل: برای احیای زایندهرود، باید به الگوهای پایدار تاریخی بازگردیم و مدیریت فعلی را بازنگری کنیم. تنها با تجدیدنظر و اجرای اصول درست میتوانیم به بهسازی و مرمت اقلیمی زایندهرود از سرچشمه تا مرداب گاوخونی دست یابیم و چرخه حیات را به طبیعت این منطقه بازگردانیم.